سلامت معنوی در کاهش جرایم تاثیر بسزایی دارد . پر واضح است هر عملی که در دین اسلام حرام اعلام شده است و حکم فقهی بر تحریم آن ایراد گردیده، بدلیل زیانهای وارده به فرد مجرم بوده است؛ چه بسا دامنه این زیانها به جامعه کشانده شود . آنچه در این میان از ارزش والایی برخوردار است توجه به کرامت وجودی یا همان خود ارزشمندی است. نظر به این مهم وواکاوی فلسفه احکام فقهی در حوزه جرایم، این پژوهش در نظر دارد ضمن بررسی گروهی از زنان زندانی در بند اعتیاد، به مساله خودارزشمندی ایشان پرداخته و فلسفه تحریم این جرم و ارتباط آن با سلامت معنوی ووجودی ایشان مورد مداقه قرارگیرد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور 30 نفر از زنان زندانی، به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند . شرکت کنندگان قبل و بعد از مداخله به ابزار پژوهش که شامل پرسشنامه امید به زندگی اشنایدر (2000) و پرسشنامه سلامت معنوی الیسون و پولوتزین (1983) پاسخ دادند. مشارکت کنندههای گروه آزمایش، به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت دوره درمانی آموزش خودارزشمندی قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. دادهها در دو سطح توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره) تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد آموزش خودارزشمندی، با افزایش امید به زندگی و سلامت معنوی در زنان زندانی گردیده است(p<0/05) . در پایان بدین مطلب پرداخته خواهد شد که فلسفه تحریم این جرم در حقیقت رسیدن به نوعی خودارزشمندی است که سلامت مذهبی و ومعنوی افراد را بدنبال خواهد داشت.
آبدار, اعظم. (1403). بررسی فلسفه تحریم جرایم بانظر به مساله خود ارزشمندی زنان زندانی. فصلنامه پژوهشنامه نوین فقهی حقوقی زنان و خانواده, 5(3), 37-56.
MLA
اعظم آبدار. "بررسی فلسفه تحریم جرایم بانظر به مساله خود ارزشمندی زنان زندانی". فصلنامه پژوهشنامه نوین فقهی حقوقی زنان و خانواده, 5, 3, 1403, 37-56.
HARVARD
آبدار, اعظم. (1403). 'بررسی فلسفه تحریم جرایم بانظر به مساله خود ارزشمندی زنان زندانی', فصلنامه پژوهشنامه نوین فقهی حقوقی زنان و خانواده, 5(3), pp. 37-56.
VANCOUVER
آبدار, اعظم. بررسی فلسفه تحریم جرایم بانظر به مساله خود ارزشمندی زنان زندانی. فصلنامه پژوهشنامه نوین فقهی حقوقی زنان و خانواده, 1403; 5(3): 37-56.